معنی فارسی when push comes to shove

B2

عبارتی به معنی زمانی که اوضاع خیلی دشوار می‌شود و نیاز به اقدام فوری است.

A phrase used to indicate that in a difficult situation, decisive action is necessary.

example
معنی(example):

زمانی که فشار به اوج برسد، من به تو کمک می‌کنم، فرقی نمی‌کند چه اتفاقی بیفتد.

مثال:

When push comes to shove, I'll support you no matter what.

معنی(example):

ما می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم، اما زمانی که فشار به اوج برسد، باید تصمیم بگیریم.

مثال:

We can talk about it, but when push comes to shove, we need to make a decision.

معنی فارسی کلمه when push comes to shove

: معنی when push comes to shove به فارسی

عبارتی به معنی زمانی که اوضاع خیلی دشوار می‌شود و نیاز به اقدام فوری است.