معنی فارسی when-push-comes-to-shove

اگر می توان کاری را انجام داد، اگر فشار برای هل دادن آمد، می توان آن را انجام داد اگر وضعیت آنقدر بد شود که مجبور به انجام آن شوید.

If something can be done if push comes to shove, it can be done if the situation becomes so bad that you have to do it

general
مثال:

If push comes to shove, we can always sell the car.

معنی فارسی کلمه when-push-comes-to-shove

:

اگر می توان کاری را انجام داد، اگر فشار برای هل دادن آمد، می توان آن را انجام داد اگر وضعیت آنقدر بد شود که مجبور به انجام آن شوید.