معنی فارسی whereabouts
B2نشان‌دهنده مکان یا محلی خاص از یک فرد یا چیز است، معمولاً در حالتی که محل دقیق مشخص نیست.
Refers to the location or position of a person or thing, often used when the exact place is not known.
- noun
- adverb
noun
معنی(noun):
Location; where something is situated.
مثال:
The whereabouts of the escaped snake are unknown.
adverb
معنی(adverb):
In, at or near what location
مثال:
Whereabouts do you live?
example
معنی(example):
آیا می‌توانی به من بگویی او کجا است؟
مثال:
Can you tell me his whereabouts?
معنی(example):
پلیس در حال تلاش برای یافتن محل او است.
مثال:
The police are trying to find her whereabouts.
معنی فارسی کلمه whereabouts
:
نشان‌دهنده مکان یا محلی خاص از یک فرد یا چیز است، معمولاً در حالتی که محل دقیق مشخص نیست.
