معنی فارسی whey-faced
B1صورت وی، به ویژگیای اشاره دارد که فرد با ویژگیهای ظاهری خود، به ویژه صورت، نشاندهنده خجالت یا رنگپریدگی است.
Having a pale or white complexion, often used to describe someone who looks embarrassed or unwell.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a pale face, as from fear.
example
معنی(example):
پسر با صورت وی از دریافت تعریف خجالتزده به نظر میرسید.
مثال:
The whey-faced boy looked embarrassed at the compliment.
معنی(example):
او به مرد با صورت وی که به راحتی سرخ میشد، خندید.
مثال:
She laughed at the whey-faced man who blushed easily.
معنی فارسی کلمه whey-faced
:
صورت وی، به ویژگیای اشاره دارد که فرد با ویژگیهای ظاهری خود، به ویژه صورت، نشاندهنده خجالت یا رنگپریدگی است.