معنی فارسی whim-wham

B1

اشیاء بی‌اهمیت و غیرضروری یا تفکرات بی‌مورد.

A term used to refer to trivial or nonsensical things.

noun
معنی(noun):

A whimsical object; a trinket.

معنی(noun):

A whim or fancy.

example
معنی(example):

مرد سالخورده درباره همه نوع اشیاء بی‌فایده‌ای که در طول سال‌ها جمع‌آوری کرده بود صحبت کرد.

مثال:

The old man talked about all sorts of whim-wham he had collected over the years.

معنی(example):

نگران جزئیات بی‌اهمیت پروژه نباشید؛ بیایید بر اهداف اصلی تمرکز کنیم.

مثال:

Don't worry about the whim-wham of the project; let's focus on the main goals.

معنی فارسی کلمه whim-wham

: معنی whim-wham به فارسی

اشیاء بی‌اهمیت و غیرضروری یا تفکرات بی‌مورد.