معنی فارسی whimbrel
B1 /ˈʍɪmbɹɜl/نوعی پرنده از خانوادهشان، که عموماً در سواحل و نواحی آبی زندگی میکند.
A large, migratory shorebird with a long, curved bill.
- noun
noun
معنی(noun):
A large migratory wading bird, Numenius phaeopus, of the family Scolopacidae, with a long downcurved bill.
example
معنی(example):
ویمبرل نوعی پرنده است.
مثال:
The whimbrel is a type of bird.
معنی(example):
ما در حین پیادهروی کنار ساحل یک ویمبرل دیدیم.
مثال:
We saw a whimbrel while walking by the shore.
معنی فارسی کلمه whimbrel
:
نوعی پرنده از خانوادهشان، که عموماً در سواحل و نواحی آبی زندگی میکند.