معنی فارسی whipsmart
B1شخصی که به شدت باهوش و درک سریع دارد، معمولاً در حل مسائل و چالشها با قابلیت فوقالعاده عمل میکند.
Extremely intelligent and quick to understand or respond.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Very intelligent.
example
معنی(example):
او بسیار باهوش است و همیشه سریعترین راه حلها را پیدا میکند.
مثال:
She is whipsmart and always finds the quickest solutions.
معنی(example):
طبیعت باهوش او به او کمک میکند تا در مسابقات علمی برتری یابد.
مثال:
His whipsmart nature helps him excel in academic competitions.
معنی فارسی کلمه whipsmart
:
شخصی که به شدت باهوش و درک سریع دارد، معمولاً در حل مسائل و چالشها با قابلیت فوقالعاده عمل میکند.