معنی فارسی whisky

B2 /ˈwɪski/

ویسکی، یک نوشیدنی الکلی که از تخمیر غلات تهیه می‌شود و معمولاً در حین گذراندن زمان لذت برده می‌شود.

A distilled alcoholic beverage made from fermented grain mash.

noun
معنی(noun):

An alcoholic liquor distilled from fermented grain and usually aged in oak barrels.

معنی(noun):

A drink of this liquor.

معنی(noun):

A light gig or carriage.

example
معنی(example):

من در مناسبت‌های خاص یک لیوان ویسکی را دوست دارم.

مثال:

I enjoy a glass of whisky on special occasions.

معنی(example):

ویسکی از خمیر غلات تخمیر شده تهیه می‌شود.

مثال:

Whisky is made from fermented grain mash.

معنی فارسی کلمه whisky

: معنی whisky به فارسی

ویسکی، یک نوشیدنی الکلی که از تخمیر غلات تهیه می‌شود و معمولاً در حین گذراندن زمان لذت برده می‌شود.