معنی فارسی white balance
B2تعادل رنگ سفید، روشی است برای تنظیم رنگها در عکاسی تا رنگهای طبیعی را نشان دهد.
A camera setting that adjusts for lighting in order to make colors appear more accurate.
- NOUN
example
معنی(example):
تعادل رنگ سفید کمک میکند تا رنگها در عکسها طبیعیتر به نظر برسند.
مثال:
White balance helps make colors look more natural in photos.
معنی(example):
تنظیم تعادل رنگ سفید میتواند کیفیت تصویر را بهبود بخشد.
مثال:
Adjusting the white balance can improve the quality of the image.
معنی فارسی کلمه white balance
:
تعادل رنگ سفید، روشی است برای تنظیم رنگها در عکاسی تا رنگهای طبیعی را نشان دهد.