معنی فارسی white bryonies
B1نوعی گیاه رونده سفید رنگ که در باغها و مناطق طبیعی به نمایش در میآید.
A type of climbing plant that is white in color, often seen in gardens and natural areas.
- NOUN
example
معنی(example):
بریونیهای سفید به بالای داربست رفتند.
مثال:
The white bryonies climbed up the trellis.
معنی(example):
دیدن بریونیهای سفید در نور آفتاب را دوست دارم.
مثال:
I love the sight of white bryonies in the sunlight.
معنی فارسی کلمه white bryonies
:
نوعی گیاه رونده سفید رنگ که در باغها و مناطق طبیعی به نمایش در میآید.