معنی فارسی white out
B2سفید شدن به حالتی اطلاق میشود که در آن دید به دلیل برف یا مه بسیار کاهش مییابد.
A weather condition in which visibility is reduced to near zero due to snow or fog.
- verb
verb
معنی(verb):
To hide an error or other material on a surface by covering it with correcting fluid.
example
معنی(example):
سفید شدن زمانی اتفاق میافتد که دید به شدت به دلیل برف کاهش یابد.
مثال:
A white out occurs when visibility is severely reduced due to snow.
معنی(example):
آنها مجبور شدند به دلیل شرایط سفید شدن، رویداد را به تعویق بیندازند.
مثال:
They had to postpone the event because of the white out conditions.
معنی فارسی کلمه white out
:
سفید شدن به حالتی اطلاق میشود که در آن دید به دلیل برف یا مه بسیار کاهش مییابد.