معنی فارسی white-listing
B1فهرست کردن اشیاء یا افراد مجاز به انجام فعالیتهای مشخص در یک سیستم.
The practice of allowing a list of specified terms, users, or applications, often for security purposes.
- OTHER
example
معنی(example):
بخش IT در حال ایجاد فهرست سفید برنامههای مورد اعتماد است.
مثال:
The IT department is white-listing trusted applications.
معنی(example):
ایجاد فهرست سفید به محافظت در برابر نرمافزارهای غیرمعتبر کمک میکند.
مثال:
White-listing helps protect against untrusted software.
معنی فارسی کلمه white-listing
:
فهرست کردن اشیاء یا افراد مجاز به انجام فعالیتهای مشخص در یک سیستم.