معنی فارسی white-tails
B1دمهای سفید که در زمان حرکت نمایان میشوند و به شناسایی نوع خاصی از خزندگان یا پستانداران کمک میکند.
The prominent white underside of the tail of certain deer species, especially the whitetail deer.
- NOUN
example
معنی(example):
دمهای سفید آهوان زمانی که میدوند قابل مشاهده هستند.
مثال:
The white-tails of the deer can be seen when they run.
معنی(example):
شما میتوانید در دشتها و در غروب، دمهای سفید را ببینید.
مثال:
You can spot white-tails in the fields at dusk.
معنی فارسی کلمه white-tails
:
دمهای سفید که در زمان حرکت نمایان میشوند و به شناسایی نوع خاصی از خزندگان یا پستانداران کمک میکند.