معنی فارسی whited

B1

'Whited' به معنی رنگ کردن به رنگ سفید یا روشن است.

Past form of white; to make something white.

verb
معنی(verb):

To make white; to whiten; to bleach.

example
معنی(example):

دیوارها رنگ شد تا اتاق را روشن کند.

مثال:

The walls were whited to brighten the room.

معنی(example):

او نرده را سفید کرد تا با خانه همخوانی داشته باشد.

مثال:

He whited the fence to match the house.

معنی فارسی کلمه whited

: معنی whited به فارسی

'Whited' به معنی رنگ کردن به رنگ سفید یا روشن است.