معنی فارسی whitelisted
B1فهرست سفید، لیستی از موارد مجاز (مانند آدرس‌های IP، دامنه‌ها و غیره) است که اجازه دسترسی، ارسال یا دریافت اطلاعات به آنها داده می‌شود.
To be on a list of approved entities that are allowed access or privileges in a system.
- verb
- adjective
To place on a whitelist; to mark or note a person or entity as trustworthy or acceptable.
The email program allows you to whitelist email from known sources.
(jargon) Explicitly and specifically approved by appearing on a whitelist, and therefore having greater access or preference.
وب‌سایت در فهرست سفید قرار گرفت تا دسترسی کاربران مجاز باشد.
The website was whitelisted to allow access for users.
برای بهبود امنیت، شرکت آدرس‌های IP مورد اعتماد را در فهرست سفید قرار داد.
To improve security, the company whitelisted trusted IP addresses.
معنی فارسی کلمه whitelisted
:
فهرست سفید، لیستی از موارد مجاز (مانند آدرس‌های IP، دامنه‌ها و غیره) است که اجازه دسترسی، ارسال یا دریافت اطلاعات به آنها داده می‌شود.
