معنی فارسی whole-hearted
B1به معنای صمیمانه و با تمام وجود و بدون قید و شرط است.
Characterized by sincerity and enthusiasm; done with full commitment.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having no reservations; showing unconditional and enthusiastic support.
example
معنی(example):
او تلاش تمامعیاری برای کمک به نیازمندان کرد.
مثال:
She made a whole-hearted effort to help those in need.
معنی(example):
حمایت تمامعیارش از پروژه برای همه کسانی که درگیر بودند، واضح بود.
مثال:
His whole-hearted support for the project was evident to everyone involved.
معنی فارسی کلمه whole-hearted
:
به معنای صمیمانه و با تمام وجود و بدون قید و شرط است.