معنی فارسی whorled

B1 /wɝld/

دارای چرخش، به‌ویژه در مورد برگ‌ها یا اشکال طبیعی.

Characterized by whorls; having a spiral pattern.

adjective
معنی(adjective):

Formed from whorls; having whorls

example
معنی(example):

این گیاه دارای برگ‌های چرخشی بود که به صورت دایره‌ای رشد می‌کردند.

مثال:

The plant had whorled leaves growing in circles.

معنی(example):

هنرمند یک الگوی چرخشی روی بوم نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted a whorled pattern on the canvas.

معنی فارسی کلمه whorled

: معنی whorled به فارسی

دارای چرخش، به‌ویژه در مورد برگ‌ها یا اشکال طبیعی.