معنی فارسی whupped
B1شکست دادن، غالب آمدن به کسی، یا خستگی ناشی از تلاش شدید.
To defeat someone decisively or to feel extremely tired.
- verb
verb
معنی(verb):
To beat, to strike.
معنی(verb):
To defeat thoroughly.
example
معنی(example):
او در مسابقه بوکس حریفش را شکست داد.
مثال:
He whupped his opponent in the boxing match.
معنی(example):
او بعد از دویدن در ماراتن احساس خستگی کرد.
مثال:
She felt whupped after running the marathon.
معنی فارسی کلمه whupped
:
شکست دادن، غالب آمدن به کسی، یا خستگی ناشی از تلاش شدید.