معنی فارسی wide

A2

عریض، به معنای فاصله زیاد از یک طرف به طرف دیگر.

Having a great width.

example
معنی(example):

رودخانه در اینجا عریض است.

مثال:

The river is wide at this point.

معنی(example):

او لبخند عریضی دارد که صورتش را روشن می‌کند.

مثال:

She has a wide smile that brightens her face.

معنی فارسی کلمه wide

: معنی wide به فارسی

عریض، به معنای فاصله زیاد از یک طرف به طرف دیگر.