معنی فارسی wide-reaching
C2دارای تأثیرات و پیامدهای فراگیر در موضوعات مختلف، به ویژه در زمینههای اجتماعی و سیاسی.
Having a significant impact or effect that affects a large area or group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قانون جدید تأثیرات گستردهای بر محیط زیست دارد.
مثال:
The new law has wide-reaching effects on the environment.
معنی(example):
تحقیقات او پیامدهای گستردهای برای آینده دارد.
مثال:
Her research has wide-reaching implications for the future.
معنی فارسی کلمه wide-reaching
:
دارای تأثیرات و پیامدهای فراگیر در موضوعات مختلف، به ویژه در زمینههای اجتماعی و سیاسی.