معنی فارسی wide-spread

B2

به معنی چیزی که به طور وسیع و گسترده در میان مردم یا مکان‌ها منتشر شده است.

Something that is prevalent and widely distributed or known.

adjective
معنی(adjective):

Affecting a large area (e.g. the entire land or body); broad in extent; widely diffused.

example
معنی(example):

استفاده گسترده از تلفن‌های هوشمند ارتباطات را تغییر داده است.

مثال:

The wide-spread use of smartphones has changed communication.

معنی(example):

دانش گسترده در مورد تغییرات آب و هوایی ضروری است.

مثال:

Wide-spread knowledge about climate change is essential.

معنی فارسی کلمه wide-spread

: معنی wide-spread به فارسی

به معنی چیزی که به طور وسیع و گسترده در میان مردم یا مکان‌ها منتشر شده است.