معنی فارسی widereaching

B2

گسترده، به معنای تأثیرگذاری یا نفوذ بر روی گستره وسیع و متفاوتی از افراد یا زمینه‌ها.

Having a broad reach or influence, affecting many areas or people.

example
معنی(example):

سیاست‌های گسترده شرکت بر کارکنان در سرتاسر جهان تأثیرگذار است.

مثال:

The company's wide-reaching policies affect employees worldwide.

معنی(example):

پیامدهای تحقیقات او در حوزه پزشکی بسیار فراگیر است.

مثال:

The implications of her research are wide-reaching in the field of medicine.

معنی فارسی کلمه widereaching

: معنی widereaching به فارسی

گسترده، به معنای تأثیرگذاری یا نفوذ بر روی گستره وسیع و متفاوتی از افراد یا زمینه‌ها.