معنی فارسی width-wise

B1

به طور عرضی، اصطلاحی که به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک شی در راستای عرض خود قرار می‌گیرد.

Pertaining to the dimension measured across the width.

example
معنی(example):

فرش به صورت عرضی در راهرو گسترده شده است.

مثال:

The carpet is laid width-wise in the hallway.

معنی(example):

اندازه‌گیری‌های عرضی برای جا دادن مبلمان مهم است.

مثال:

Width-wise measurements are important for fitting furniture.

معنی فارسی کلمه width-wise

: معنی width-wise به فارسی

به طور عرضی، اصطلاحی که به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک شی در راستای عرض خود قرار می‌گیرد.