معنی فارسی wieldier
B1قوی‌تر بودن یا داشتن تسلط بیشتری بر یک ابزار یا قدرت نسبت به دیگران.
More capable of wielding; stronger in using power or tools.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(obsolete except Britain) Able to wield one's body well; active, dexterous.
معنی(adjective):
Capable of being easily wielded or managed; handy.
example
معنی(example):
در ورزش‌های رقابتی، قوی‌تر بودن از رقیب می‌تواند به شما مزیت بدهد.
مثال:
In competitive sports, being wieldier than your opponent can give you an advantage.
معنی(example):
او تصمیم گرفت با ورزش منظم قوی‌تر شود.
مثال:
He decided to become wieldier through regular exercise.
معنی فارسی کلمه wieldier
:
قوی‌تر بودن یا داشتن تسلط بیشتری بر یک ابزار یا قدرت نسبت به دیگران.
