معنی فارسی willow trees
A2درختان بید، گروهی از درختان با شاخههای منعطف و برگهای نرم که دور از آب رشد میکنند.
Multiple trees of the willow species, characterized by their slender branches and association with moist environments.
- noun
noun
معنی(noun):
A tree of the genus Salix.
example
معنی(example):
درختان بید اغلب در کنار رودخانهها و دریاچهها یافت میشوند.
مثال:
Willow trees are often found near rivers and lakes.
معنی(example):
پارک پر از درختان بید زیبایی است که در باد تکان میخورند.
مثال:
The park is filled with beautiful willow trees that sway in the wind.
معنی فارسی کلمه willow trees
:
درختان بید، گروهی از درختان با شاخههای منعطف و برگهای نرم که دور از آب رشد میکنند.