معنی فارسی windfall tax

B2

مالیاتی که بر درآمدهای ناگهانی و غیرمنتظره اعمال می‌شود.

A tax levied on profits that are considered excessive and unexpected.

example
معنی(example):

دولت مالیات بادآورده‌ای بر شرکت‌های نفتی وضع کرد.

مثال:

The government imposed a windfall tax on the oil companies.

معنی(example):

مالیات بادآورده می‌تواند به تأمین هزینه‌های خدمات عمومی در دوران بحران کمک کند.

مثال:

A windfall tax can help fund public services during a crisis.

معنی فارسی کلمه windfall tax

: معنی windfall tax به فارسی

مالیاتی که بر درآمدهای ناگهانی و غیرمنتظره اعمال می‌شود.