معنی فارسی window frame
B1چارچوبی که پنجره در آن قرار میگیرد و از مواد مختلف مانند چوب یا فلز ساخته میشود.
The structure that surrounds a window, supporting the window itself.
- noun
noun
معنی(noun):
The wooden, aluminium or PVC etc. framework around a window
example
معنی(example):
نجار یک قاب پنجره با استفاده از چوب ساخت.
مثال:
The carpenter built a window frame using wood.
معنی(example):
او قاب پنجره را به رنگهای روشن نقاشی کرد.
مثال:
He painted the window frame in bright colors.
معنی فارسی کلمه window frame
:
چارچوبی که پنجره در آن قرار میگیرد و از مواد مختلف مانند چوب یا فلز ساخته میشود.