معنی فارسی winkies
B1در اینجا به معنی خوراکی یا شکلات وینکی به کار میرود.
A playful term often referring to small baked goods or treats.
- noun
noun
معنی(noun):
The penis.
example
معنی(example):
کودکان از وینکیهایی که برایشان درست کردم، خوششان آمد.
مثال:
The kids loved the winkies I made for them.
معنی(example):
وینکیها خوراکیهای قشنگی برای یک مهمانی هستند.
مثال:
Winkies are such cute treats for a party.
معنی فارسی کلمه winkies
:
در اینجا به معنی خوراکی یا شکلات وینکی به کار میرود.