معنی فارسی winter counts
B2سیستم ثبت وقایع تاریخی که بهطور سنتی توسط قبایل بومی آمریکایی در طول زمستان انجام میشود.
A historical record of events known to the Indigenous peoples of North America, often marked by a series of symbols.
- NOUN
example
معنی(example):
قبیلههای بومی از شمارشهای زمستانی برای ثبت وقایع تاریخی استفاده میکردند.
مثال:
The indigenous tribes used winter counts to record historical events.
معنی(example):
شمارشهای زمستانی اغلب وقایع مهمی را در زندگی قبیلهها به تصویر میکشیدند.
مثال:
Winter counts often depicted significant events in the lives of the tribes.
معنی فارسی کلمه winter counts
:
سیستم ثبت وقایع تاریخی که بهطور سنتی توسط قبایل بومی آمریکایی در طول زمستان انجام میشود.