معنی فارسی wipe the floor with
B2به راحتی شکست دادن کسی یا چیزی، به طوریکه هیچ فرصتی برای رقابت نداشته باشد.
To defeat someone very easily or decisively in a competition.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در مسابقه حریفش را به راحتی شکست داد.
مثال:
He wiped the floor with his opponent in the match.
معنی(example):
او در مسابقه رقص با همه رقبا برنده شد.
مثال:
She wiped the floor with everyone in the dance competition.
معنی فارسی کلمه wipe the floor with
:
به راحتی شکست دادن کسی یا چیزی، به طوریکه هیچ فرصتی برای رقابت نداشته باشد.