معنی فارسی wire-brushing
B1سیمزنی فرآیند استفاده از برسهای سیمی برای تمیز کردن یا زبر کردن سطوح است.
The act of using a wire brush to clean or prepare a surface.
- VERB
example
معنی(example):
سیمزنی چوب، آن را برای لکهگذاری آماده کرد.
مثال:
Wire-brushing the wood prepared it for staining.
معنی(example):
او ساعتها صرف سیمزنی مبلمان قدیمی کرد.
مثال:
He spent hours wire-brushing the old furniture.
معنی فارسی کلمه wire-brushing
:
سیمزنی فرآیند استفاده از برسهای سیمی برای تمیز کردن یا زبر کردن سطوح است.