معنی فارسی wiredrawing
B1سیم‌کشی، فرایند کشیدن و نازک کردن سیم‌ها با استفاده از قالب‌های خاص است.
A metalworking process to produce wire with a specified diameter by pulling metal through a die.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To stretch (some physical thing) out, as though drawing wire; to elongate.
معنی(verb):
To stretch (words, a meaning etc.) to suit one's own purpose.
noun
معنی(noun):
The stretching of words, etc. to suit one's own purposes.
example
معنی(example):
سیم‌کشی فرایند کاهش سطح مقطع یک سیم است.
مثال:
Wiredrawing is the process of reducing the cross-sectional area of a wire.
معنی(example):
تکنیک سیم‌کشی در فلزکاری برای ایجاد سیم‌های نازک‌تر استفاده می‌شود.
مثال:
The technique of wiredrawing is used in metalworking to create thinner wires.
معنی فارسی کلمه wiredrawing
:
سیم‌کشی، فرایند کشیدن و نازک کردن سیم‌ها با استفاده از قالب‌های خاص است.
