معنی فارسی wireless set

B1

دستگاه بی‌سیم که به طور خاص برای دریافت سیگنال‌های رادیویی طراحی شده است.

A radio receiver that operates wirelessly.

example
معنی(example):

من یک دستگاه بی‌سیم خریدم تا به رادیو گوش بدهم.

مثال:

I bought a wireless set to listen to the radio.

معنی(example):

دستگاه بی‌سیم قدیمی در اتاقک هنوز به خوبی کار می‌کند.

مثال:

The old wireless set in the attic still works well.

معنی فارسی کلمه wireless set

: معنی wireless set به فارسی

دستگاه بی‌سیم که به طور خاص برای دریافت سیگنال‌های رادیویی طراحی شده است.