معنی فارسی wirepuller
B2کابلکش، فردی که مسئول کشیدن و نصب سیمها و کابلها در سیستمهای برقی است.
A person who pulls or installs electrical wires.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who exercises an influence on others that is felt but not seen.
example
معنی(example):
کابلکش به نصب سیمهای برق کمک کرد.
مثال:
The wirepuller helped to install the electrical wires.
معنی(example):
یک کابلکش برای راهاندازی سیستمهای برقی مناسب ضروری است.
مثال:
A wirepuller is vital for setting up proper electrical systems.
معنی فارسی کلمه wirepuller
:
کابلکش، فردی که مسئول کشیدن و نصب سیمها و کابلها در سیستمهای برقی است.