معنی فارسی wiretapped

B2

واژه 'wiretapped' به فرایند ضبط مخفیانه مکالمات تلفنی با استفاده از تجهیزات الکترونیکی اشاره دارد.

To listen to or record a conversation by connecting a listening device to a phone line.

verb
معنی(verb):

To install or to use such a connection.

example
معنی(example):

مشکوک توسط مقامات برای جمع‌آوری شواهد شنود شده بود.

مثال:

The suspect was wiretapped by the authorities for evidence.

معنی(example):

او از اینکه می‌دانست مکالمات تلفنی‌اش شنود می‌شود، احساس نقض حریم کرد.

مثال:

He felt violated knowing that his phone conversations were wiretapped.

معنی فارسی کلمه wiretapped

: معنی wiretapped به فارسی

واژه 'wiretapped' به فرایند ضبط مخفیانه مکالمات تلفنی با استفاده از تجهیزات الکترونیکی اشاره دارد.