معنی فارسی wishbones
A2استخوان آرزو یک استخوان کوچک به شکل 'ی' است که معمولاً از پرنده‌ای مانند بوقلمون به دست می‌آید و در جشن‌های سنتی کشیده می‌شود.
The forked bone from the breast of a bird, used in a game where two people pull it apart to make a wish.
- noun
A forked bone between the neck and breast of a bird consisting chiefly of the two clavicles fused at their median or lower end, regarded as a lucky charm in some countries.
A spar in two parts, between which a sail is hoisted, the wishbone extending its clew.
Any sailing vessel rigged with a wishbone.
A particular kind of offensive formation. See wishbone formation.
آنها پس از سنت شام، استخوان آرزو را کشیدند.
They pulled the wishbone after the dinner tradition.
استخوان‌های آرزو اغلب برای ایجاد یک بازی سرگرم‌کننده در طول شام‌ها استفاده می‌شوند.
The wishbones are often used to make a fun game during dinners.
معنی فارسی کلمه wishbones
:
استخوان آرزو یک استخوان کوچک به شکل 'ی' است که معمولاً از پرنده‌ای مانند بوقلمون به دست می‌آید و در جشن‌های سنتی کشیده می‌شود.
