معنی فارسی wispier

B2

به معنای نازک و سبک است و بیشتر در توصیف چیزهایی مانند ابرها یا موها به کار می‌رود.

Having a thin and delicate appearance; ethereal.

adjective
معنی(adjective):

Consisting of or resembling a wisp; like a slender, flexible strand or bundle.

مثال:

The wispy smoke rose from chimneys all around town.

example
معنی(example):

ابر نسبت به قبل، خیالی تر به نظر می‌رسید.

مثال:

The cloud looked wispier than before.

معنی(example):

موهای او پس از روز بادی، خیالی تر شد.

مثال:

Her hair became wispier after the windy day.

معنی فارسی کلمه wispier

: معنی wispier به فارسی

به معنای نازک و سبک است و بیشتر در توصیف چیزهایی مانند ابرها یا موها به کار می‌رود.