معنی فارسی without result
B1بدون نتیجه به معنای عدم دستیابی به خروجی یا نتایج دلخواه است.
Leading to no outcome or effect.
- IDIOM
example
معنی(example):
مذاکرات به مدت چند هفته ادامه یافت ولی بدون نتیجه پایان یافت.
مثال:
The negotiations went on for weeks but ended without result.
معنی(example):
تلاشهای او برای حل مشکل بدون نتیجه بود.
مثال:
Her efforts to solve the problem were without result.
معنی فارسی کلمه without result
:
بدون نتیجه به معنای عدم دستیابی به خروجی یا نتایج دلخواه است.