معنی فارسی witter

B1 /ˈwɪt.ə(ɹ)/

هذیان گفتن، به طور بی‌پایان و بی‌فایده صحبت کردن.

To talk in a lively but meaningless way.

adjective
معنی(adjective):

Knowing, certain, sure, wis.

example
معنی(example):

او شروع به حرف زدن بی‌وقفه درباره شغل جدیدش کرد.

مثال:

She started to witter about her new job.

معنی(example):

پیرمرد ساعت‌ها درباره روزهای خوب گذشته بی‌وقفه صحبت می‌کرد.

مثال:

The old man would witter on about the good old days for hours.

معنی فارسی کلمه witter

: معنی witter به فارسی

هذیان گفتن، به طور بی‌پایان و بی‌فایده صحبت کردن.