معنی فارسی wive
B1ازدواج کردن، به ویژه به معنای همسردار شدن.
To take as a wife.
- verb
verb
معنی(verb):
To marry (a woman).
معنی(verb):
To provide (someone) with a wife.
example
معنی(example):
در زمانهای قدیم، مردان چندین زن میگرفتند.
مثال:
In ancient times, men would wive multiple women.
معنی(example):
او پس از دوره طولانی نامزدی تصمیم گرفت که با او ازدواج کند.
مثال:
He decided to wive her after their long courtship.
معنی فارسی کلمه wive
:
ازدواج کردن، به ویژه به معنای همسردار شدن.