معنی فارسی wnw

B1

wnw به معنای غرب-شمال غرب است و به نوعی جهت‌ یابی جغرافیایی اشاره دارد.

West-Northwest; a compass direction that is halfway between west and northwest.

example
معنی(example):

قطب‌نما به سمت جهت wnw اشاره کرد.

مثال:

The compass pointed in the wnw direction.

معنی(example):

او به سمت wnw سفر کرد تا به مقصدش برسد.

مثال:

He traveled wnw to reach his destination.

معنی فارسی کلمه wnw

: معنی wnw به فارسی

wnw به معنای غرب-شمال غرب است و به نوعی جهت‌ یابی جغرافیایی اشاره دارد.