معنی فارسی wobbegon

B1

گونه‌ای از کوسه که ارتباط نزدیکی با ووبیگون دارد.

A lesser-known species of shark closely related to wobbegongs.

example
معنی(example):

ووبیگون یک خویشاوند کمتر شناخته‌شده از ووبیگون‌ها است.

مثال:

The wobbegon is a lesser-known relative of the wobbegong.

معنی(example):

بسیاری از مردم نسبت به ووبیگون‌ها، با ووبیگون‌ها کمتر آشنا هستند.

مثال:

Many people are unfamiliar with the wobbegon compared to the more popular wobbegongs.

معنی فارسی کلمه wobbegon

: معنی wobbegon به فارسی

گونه‌ای از کوسه که ارتباط نزدیکی با ووبیگون دارد.