معنی فارسی wobble

B1 /ˈwɑbl̩/

حرکت ناپایدار به طرفین، معمولاً به عنوان نتیجه نداشتن ثبات.

To move unsteadily or to shake or sway.

example
معنی(example):

کودک دوست دارد در حین یادگیری دوچرخه‌سواری، تکان بخورد.

مثال:

The child loves to wobble while learning to ride the bike.

معنی(example):

اگر بیش از حد تکان بخورید، ممکن است بیفتید.

مثال:

If you wobble too much, you might fall over.

معنی فارسی کلمه wobble

: معنی wobble به فارسی

حرکت ناپایدار به طرفین، معمولاً به عنوان نتیجه نداشتن ثبات.