معنی فارسی wobbliest

B1

ناپایدارترین، به معنای عدم ثبات یا لرزش.

Describing something that is unsteady or shaky.

adjective
معنی(adjective):

Unsteady and tending to wobble.

example
معنی(example):

ناپایدارترین میز در کافه باعث می‌شد که نوشیدنی‌ها بریزند.

مثال:

The wobbliest table in the café kept spilling drinks.

معنی(example):

او ناپایدارترین دوچرخه‌سوار در مسابقه بود و مداوم تعادلش را از دست می‌داد.

مثال:

He was the wobbliest cyclist in the race and kept losing balance.

معنی فارسی کلمه wobbliest

: معنی wobbliest به فارسی

ناپایدارترین، به معنای عدم ثبات یا لرزش.