معنی فارسی woks

A2

نوعی ماهیتابه عمیق با یک بدنه گرد و دسته بلند که برای پخت غذاهای مختلف به‌ویژه غذاهای آسیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A round-bottomed cooking pot used especially in Chinese cooking for stir-frying.

noun
معنی(noun):

A large, oriental, round-bottomed cooking pan.

example
معنی(example):

ووک‌ها ظروف چندکاره‌ای هستند که برای پخت و پز در آشپزی آسیایی استفاده می‌شوند.

مثال:

Woks are versatile pots used for cooking in Asian cuisine.

معنی(example):

من از وک خود برای سرخ کردن سبزیجات و میگو استفاده کردم.

مثال:

I used my wok to stir-fry vegetables and shrimp.

معنی فارسی کلمه woks

: معنی woks به فارسی

نوعی ماهیتابه عمیق با یک بدنه گرد و دسته بلند که برای پخت غذاهای مختلف به‌ویژه غذاهای آسیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.