معنی فارسی wolfskin

B1

پوست گرگ، که به عنوان یک ماده برای ساخت پوشاک و همچنین نماد قدرت و شجاعت در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود.

The skin of a wolf, historically used for clothing or ceremonial purposes.

noun
معنی(noun):

The skin of a wolf.

example
معنی(example):

پوست گرگ برای ساخت لباس‌های گرم استفاده می‌شود.

مثال:

Wolfskin is used to make warm clothing.

معنی(example):

در فرهنگ‌های باستانی، پوست گرگ نماد قدرت بود.

مثال:

In ancient cultures, wolfskin symbolized strength.

معنی فارسی کلمه wolfskin

: معنی wolfskin به فارسی

پوست گرگ، که به عنوان یک ماده برای ساخت پوشاک و همچنین نماد قدرت و شجاعت در فرهنگ‌های مختلف استفاده می‌شود.