معنی فارسی womankind

B1

زنانه به کل زنان اطلاق می‌شود، به عنوان یک گروه اجتماعی و فرهنگی.

All women collectively as a group, especially in relation to their rights and issues.

noun
معنی(noun):

Women, taken collectively.

example
معنی(example):

زنان در تاریخ دستاوردهای بزرگی داشته‌اند.

مثال:

Womankind has made great strides in history.

معنی(example):

مدافعان حقوق زنان را حمایت می‌کنند.

مثال:

Advocates support the rights of womankind.

معنی فارسی کلمه womankind

: معنی womankind به فارسی

زنانه به کل زنان اطلاق می‌شود، به عنوان یک گروه اجتماعی و فرهنگی.