معنی فارسی woofed

A2

فعل پارس کردن سگ، به معنای تولید صدای خاصی با دهان.

Simple past tense of woof, meaning to bark.

verb
معنی(verb):

To make a woofing sound.

example
معنی(example):

سگ در طول طوفان رعد و برق به شدت پارس کرد.

مثال:

The dog woofed loudly during the thunderstorm.

معنی(example):

او برای جلب توجه صاحبش پارس کرد.

مثال:

He woofed to get attention from his owner.

معنی فارسی کلمه woofed

: معنی woofed به فارسی

فعل پارس کردن سگ، به معنای تولید صدای خاصی با دهان.