معنی فارسی wool-gather
B1خیالپردازی یا فکر کردن به چیزهای خیالی.
To indulge in daydreaming or fanciful thoughts.
- verb
verb
معنی(verb):
To daydream.
example
معنی(example):
او وقتی خسته است، دوست دارد خیالپردازی کند.
مثال:
He likes to wool-gather when he is bored.
معنی(example):
خیالپردازی راهی برای فرار از واقعیت به مدت کوتاهی است.
مثال:
Wool-gathering is a way to escape reality for a while.
معنی فارسی کلمه wool-gather
:
خیالپردازی یا فکر کردن به چیزهای خیالی.