معنی فارسی woolly-minded
B1وضعیتی است که فرد دارای افکار مبهم و گیجکننده است.
A state of having unclear or muddled thoughts, often due to fatigue.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characterized by vague or confused thinking
example
معنی(example):
او اغلب وقتی خسته است، گیج میشود.
مثال:
He often gets woolly-minded when he is tired.
معنی(example):
پاسخهای گیجکنندهاش گفتگو را دشوار کرد.
مثال:
Her woolly-minded responses made the conversation difficult.
معنی فارسی کلمه woolly-minded
:
وضعیتی است که فرد دارای افکار مبهم و گیجکننده است.
